سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

این چنین بود برادر!

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۳۳ ب.ظ

یادش بخیر قدیم آ وقتی جنگ شده بود و جوون ها می رفتن جنگ، اسلحه دستشون می گرفتن. نمی دونم اما فکر می کنم خوابشون هم همین چیزها بود.

اما این روزها...


۹۵/۰۳/۱۰
چهارمی

نظرات  (۲)

۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۰ طلبه مجاهد فی سبیل الله:)))
:))) کتاب داشت؟
کتاب
چه امیدی داشته این 6 امی آمده ب این دنیا:)))

پاسخ:
بله. بله. کتاب بود.(((:
بر بر به اونا نگاه می کرده. و یه کوله پشتی هم داشته که جابه جاش می کرده. احتمالا تازه رسیده منطقه گیج می زده.
خب این خواب رو چند هفته ای می شد که دیده. ولی گفتم واستون بگم روحتون شاد بشه.
خدا بعضی ها رو می آفرینه تا nدیگران به خودشون امیدوار باشن. (((:
+وای چقدر غیبتش می چسبه.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
هر سخنرانی که در مورد افغانستان بشنوی، اولش میگن " افغانستان کشوری است که سه دهه جنگ را پشت سر گذاشته" اما من ِ افغان هم نمی دانم این پستت یعنی چه؟ :) حالا چه برسد به درک پستِ باغ و بلبل برای منی که در آپارتمان زندگی میکنم. بگذریم... این پست هایی که به اسم جناب مجم است را خودشان می نویسند یا از وبلاگشان سرقت می کنی ** * **؟ :))

+ این ** * ** *** ***** چقدر کیف دارد. من بعد از هربار نوشتنش می خندم ** * **. هههههههه.
پاسخ:
-این پست را چند هفته قبل نوشته بودم همان جای قبلی. اما با کمی تغییرات آوردمش اینجا.
-عکس اول مربوط به زمان جنگ ایران و عراق. این هم یکی از عکس های پدر در جنگه. و نوشته ها مربوط به برادریه که خواب رفتن به جنگ می بینه. اما به جای تفنگ کتاب برده. این یک پست برای اذیت کردن و سربه سر گذاشتن ششمی(مجم) بود. تو این همه راه که تو خواب به خودش زحمت داده و جزئیات رو می بینه به جای اینکه با خودش تفنگ داشته باشه یه مشت کتاب رو برده جنگ. بهش گفتما که قدیما جوونا می رفتن جنگ تفنگ می بردن نه کتاب.
-سعی می کنم دیگه از این پستا نزنم. واسه دل آپارتمان نشینا.
-مجم اینا رو نوشته. الان دیگه اون وبلاگ قدیمی رو نداره. این ها اکثرا یا خاطره مشترکن با نوع نوشتاری مجمی یا تفکراتشه. اولش دزدی بود.  فعلا که از آرشیو وبلاگ قبلیش که ذخیره دارم می زنم. اما اگه کم آوردم ازش پست جدید می گیرم. البته خبر داره. من همچین آدمی هستم. ولی خودم مسئولم.(:
-هر جور دوس دارین. همون خوبه. واقعا با این شرایطی که من هی آدرس عوض می کنم همین اسمه. (((:


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی