سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

قابل توجه پرنسس نبات و مادرش!*

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ب.ظ



امسال آفت از هر کویی بر سر این باغ دو هزار متری خونه خراب شد و محروم شدیم از خوردن حتی یه چاغاله. چه اینکه بخوایم هوس گوجه سبز یا مثلا سیب های بهاری باغ رو داشته باشیم یا دل گرم بشیم به زردآلو باغ همسایه که به نظر من خوشمزه ترین میوه است و امسال بی برکت شد. اصلا همه چی اینجا یه وضع دیگه ای پیدا کرده!

تنها دل خوشیم تک درخت گیلاس کنار پنجره ی اتاق شد. بیشتر روزهای بهار نگاهم به گل هایی بود که قول داده بودن گیلاس بشن. هر چند شاخه های بالای درخت خشک شده و دلیل این خشکی بر می گرده به گنجیشک ها و زاغک های(قلاجیک) پارسال که با تفنگ و سنگ از رو درخت فراری دادیم.(به هر حال آفت بودن!)

سه روزه مثل اژدهای پرنسس فیونا(الان تو ذهنم نیست که پرنسس فیونا اژدهای مراقب داشت یا نه!؟ اما نبات داره!) حواسم به هر حرکتی بود که از بیرون انجام می شد. با سنگ. با داد و فریاد. و...از دو روز قبل هم کم کم تلخی و گسی میوه های گیلاس کم شد و در حد تست میوه ها چند دونه ای می خوردم. امروز یکی از روزهای تست بود تا بعد از این تست به بچه ها خبر بدهم: گیلاسا رسیده شده.

نمی دونم چندمین میوه بود اما یه حس تلخی توی دهنم پخش شد. شک کردم به تمام اون پروانه های بهاری که روزهای گل دهی گیلاس کرمشون رو ریختن و رفتن.

امروز فهمیدم کرم ها به سنی رسیدن که مزه ی تلخ دارند. البته مزش خیلی تلخ نیست. فقط یه جوریه. یه مزه ی جدید.

*گیلاسَل کرمویَن. نَیِت.

۹۵/۰۳/۱۱
چهارمی

نظرات  (۲)

۱۲ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۳ طلبه مجاهد فی سبیل الله:)))
:))))
از همان خنده های الفوری ک پخش می شود روزی زمین و غلط می زند.
همین است دنیا ...شبیه همین گیلاس ها با مزه کرم...بله 
:)))))))))))
پاسخ:
/:
شادی دل مجاهد الی الله چیز کمی نیست خب.
دنیایی که کشیکش رو بزنی کرم می زنه.
دنیایی که واسه خوردنش بقیه را آفت بدونی بایدم کرم بزنه.
تف بر این گیلاس ها. اَه.
امروز گذاشتم گنجشیکا بیان صفا کنن.
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
به به... حسم مثل وقتیه که یک معادله ی ریاضی را می بینم، به نظرم سخته، بعد استاد حلش می کنه و معما چون حل شود آسان شود و اینا... :))) چطوری استاد ریاضی؟
من که خوبم. امروز آخرین روز مکتب بود. اوووووف. عاااالی.
بابت توضیحات متشکرم.
بعد اینکه دیگه مجبورم ** * ** صدات نکنم. نمیشه که آخر هر جمله ی من "توسط مدیر سایت حذف شده " باشد :)))
پاسخ:
 قابل نداشت.((:
 من الان فکر می کنم از این مدل استادهایی ام که یکی باید بعد از تدریس بشینه و مساله رو توضیح بده.(قدرت تفهیم مطلب منفی- این جور می شه که عمرا مجوز تدریس بگیرم.)
تبریک بابت این آزادی عظیم. و این شادیه با سبب مستمر باد. و می تونم بگم خوش اومدین.
+هر بار خواستین بنویسین. منم می زنم"توسط مدیر سایت حذف شده". این جوری دو مساله روشن می شه:1-من همون** * **و هیچ اعتمادی به بودنم نیست. 2- حس مدیریتی خواهم داشت. ((:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی