سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

باغ چشمه قدیمی!

يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳ ب.ظ


"با همکاری اولی و دومی گندم های قسمت شیب دار را با داس ها چیدیم. بعد از ظهر قسمت شیب دار آفتاب گیر می شد و در هوای گرم چیدن این گندم ها در سراشیبی کار سختی است. سومی رفت از خانه وسایل آماده شده ناهار را بیاورد. پنجمی نیامده بود و دلیلش را نمی دانم. ششمی در اتاقک بالای تپه در حال گذراندن وقت بود. بعد از تمام شدن کار همراه پدر و مادر رفتیم کمی استراحت کنیم. خدا رو شکر محصول امسال به برکت باران های بهاری عالی بود و با همه ی خستگی نشاط بعد از محصول حس خوبی را در وجود انسان تزریق می کرد. وقتی به اتاقک بالای تپه رسیدیم ششمی در حال خوردن میوه!! صحنه جالب تر آن که ششمی از زیر کار فرار کن یک نوع دستگاه موسیقی عجیب و غریب را گذاشته بود روی میز گوشه اتاقک و می خواست بعد از خوردن میوه تمرین موسیقی اش را ادامه بدهد."

۹۵/۰۵/۱۰
چهارمی

نظرات  (۲)

چه حس خوبی داشت این پست :)

پاسخ:
 خدا رو شکر که بعضی فعالیت ها می تونن حس خوبی را تزریق کنند ممنون از شما :)

+ سال قبل پایه ی کار برداشت محصول(انگور): پدر و مادر، اولی +خانواده، من و ششمی! بقیه اعضا حضور فیزیکی نداشتن. امسال چینش یه کم تغییر می کنه. و تقریبا تا 10 روز آینده به چنین مرحله ای خواهد رسید. مکاشفات روحی من در خواب کم اشتباه می کنه. شاید انگورها(غوره ها) در عالم خواب تبدیل به گندم بشه و بعضی تغییرات جزئی. اما در چینش این آدم ها اشتباه کمی رخ می دهد. :)

۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۹ طلبه مجاهد فی سبیل الله:)))
:)))))))پیعنی ها شما همیشه تو خواب خیلی زحمت می کشید ...
باور کن این ها از همان پیش فرض هایی ک در ذهن داری ناشی میشه..
:))
هرچند بی شباهت به واقعیت نیست اما این ها رو باید کمی بررسی کرد..
مثلا این ششمی واقعا سعی میکنه باشه ولی خدا نمی خواد اونو اذیتش کنه:))))))9
پاسخ:
نه عزیزم :))) تنها تفاوت این رویای صادقانه با واقعیتش در تفاوت محصول است.(گندم و انگور) و جابه جایی بعضی افراد. وگرنه قضیه در مورد من و اولی همراه با خانواده کاملا واقعی صدق می کند. بله که به دور از هر گونه انصاف است زحمات ششمی در سال گذشته نادیده گرفته شود. ولی امسال خواست خدا باشد یا خواست و برنامه ریزی خودش به هر حال طبق شواهد موجود این موجود از زیر کار فرار کن! امسال تشریف ندارد. هر چند کمی پیش فرض ذهنمی ام برای دلیل فرارش بی انصافی کرده و خوردن میوه و تمرین موسیقی در نظر گرفته است.  :))))
البته اگر شماها برنامه هایتان را بررسی کنید کمک بیشتری می کند تا اینکه خوابم را بررسی کنم. منتظر قدم های سبزتان هستیم :))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی