سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

۱ مطلب با موضوع «اولی :: + همسر» ثبت شده است

رفتیم راهپیمایی طاقت فرسا...

آمدیم خانه...

همسر "اولی"( پدر نوک طلا) یک شی عظیم جثه را به غرامت گرفته و تقدیم خانه ی پدرزن کرد.
 سه نفری(پدر، مادر، من) نقشه کشیدیم.( بعد از رفتن همسر اولی و به صورت حکومت خودمختار)
پدر در ثانیه تصمیم گرفت و این شی عظیم جثه را منفجر کرد.

فعلا تصمیم گرفته ایم تبدیل شود به دو تا میز چوبی برای استفاده در حیاط خانه. بماند که نصف روز برای مکانش چانه زنی کردیم. و مثل همیشه نظر مادر در اولویت قرار گرفت. تنها مانع برای عملی کردن ایده هایمان، چند تنه ی درخت است که تخیل کرده ایم مثلا سومی از طرح مان استقبال کرده و تنه های درخت را فراهم می کند. البته هنوز در مرحله ایده سازی هستیم پس ایده ی مناسب تر بررسی می شود.

و شاید سرانجامِ این طرح مثل خانه ی چوبی سال های نوجوانی مان شود. همان که چهار نفری( سومی ، من، پنجمی، ششمی) با زجر اسکلتش را ساختیم و سقفش تا یک چهارم کامل کردیم اما با کمبود امکانات تلاش هایمان نصفه ماند و چند سال بعد پدر اسکلت خانه مان را ویران کرد. و یا گلخانه سومی که در حد کلنگ زنی گوشه ی حیاط رها شد و سرانجام یاهای دیگری که در همه ی این سال ها نصفه و نیمه ماند.




* در راستای قدر دانی از همسر "اولی" که بسیار به علایق فرزندان خانه آگاهی دارد و هم چنین به علت انعطاف شدیدی که در مقابل رفتار دیکتاتور گونه ی ما نشان داد ( هر چند خودش ایده داشت ولی ما قبول نکردیم و در آخر متواضعانه راضی شد که سلیقه ی ما به فعیلت برسد) این پُست تقدیم ایشان می شود.

۲ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۴
چهارمی