سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

۵ مطلب با موضوع «مادر» ثبت شده است

سنگ و سبو:چند سالتون؟

مادربزرگ: 62 یا 63.

 

+فرزند سوم مادربزرگ که مادرجان ما باشد، 56 سال سن دارن !

۰ نظر ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۰۸
چهارمی


  اَلا( آگاه باش) ای فکری که در حال پیدا کردن مکان مناسب در اتاق برای نگه داری این موجودات هستی!! مادر هیچ وقت اجازه نخواهد داد این موجودات در هوای خانه نفس بکشند چه رسد به زندگی.
۰ نظر ۲۷ آذر ۹۵ ، ۰۹:۴۳
چهارمی

انتظار می رود باغ پشت خانه، در فصل پاییز پر از برگ های خشک پاییزی باشد مثلا! اما وقتی مادر به برگ های روی شاخه درختان نیز رحم نمی کند و در کمتر از یک هفته اثری از برگ های روی درختان نمی بینی انتظار بی خود می کند که این گونه می رود.

۲ نظر ۱۹ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۳
چهارمی


صدای ریخته شدن گندم توی سینی و جدا کردن آشغال های گندم، آسیاب کردن گندم ها، صدای شلپ شلپ مخلوط آرد و آب ، مذاکرات مادر و دومی و پنجمی، بوی خوش نان در خانه، لذت صبحگاهِ همراهی نان(به قول دومی نان سالم و سبوس دار) و ارده و شیره و روغن حیوانی...

زین پس پدر از زنگ زدن به احمدآقایِ شاطر معاف می شود.

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۵ ، ۱۹:۰۰
چهارمی


 آزمایشی برای تولید و تکثیر گونه ی جدیدی از حیوانات خانگی. از گروه قرقاول اما اسمش را گذاشته اند مرغ شاخدار. شاخدارها چند روزی است با تلاش 20 و چند روزه ی مرغ های خانه متولد شده اند. عده ای قول داده اند آبی شوند. و عده ای سفید و ابلق...

۱ نظر ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۲
چهارمی