سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

دختری با پوتین های سبز.

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۳۳ ب.ظ
از برف خاطره های زیادی در دلمان مانده است. آن موقع ها یا ما خیلی کوچک بودیم و برف ها را سنگین می دیدم یا برف ها سنگینو باز ما کوچک. نزدیک یکی از افطارهای ماه رمضان ترشی به دست از مغازه ی میرزا قلی-الان دیگر مغازه ی میرزا قلی وجود ندارد- می آمدم خانه. پوتین سبزکی ام کمی سوراخ بود. جلق جلق می کرد. نمی دانم چند سالم بود اما احتمالا روزه نمی گرفتم. یکی یکی کلم های درختی-ملت می گویند کلم سر- را می خوردم. نمی دانم مسیر برفی کج شد یا پوتین های من کج. افتادم در یک گودال پر از برف. داشتم غرق می شدم. مثل یک باتلاق برفی. ترشی ها راگرفته بودم بالا که سالم بماند. هیچ کس نبود. شبه سیاه از ته دره باغ ها به نظر می رسید. جلو می آمد و شاید اگر الان آن موقع بود می توانستم بگویم همه چی روی دور کند حرکت می کرد. آمد جلو پسر عمو خدا بیامرز بود-الان هم زنده است این دعا به خاطر نجاتم از یخ زدگی است- دستم را گرفت و نجاتم داد. چلق چلق کنان رفتم خانه...
۹۴/۱۲/۱۴
چهارمی

نظرات  (۱)

I have the same problem with lloyds I pay them £167 per month and they charge £150 interest. how do i pay them off?? please any sugogstiens
پاسخ:
  !!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی