در درون خزیده
شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۹ ب.ظ
داداش بزرگه وقتی می خواست تصمیم های سخت و مهم بگیره موهاش رو از ته می زد و می نشست تو خونه. یه بار تابستون بین سال های دانشگاهش موهاش رو از ته زد و یه حنا روش. هنوز عکساش هست یه جایی گذاشتیم واسه بعدنا. الان دقیقا توی همون حسم. باید موهام رو از ته بزنم. یه حنا روش. بشینم تو خونه. شاید یکی بگه: همین جوریش الان تو خونه نشستی خب چه کاریه؟! اما من بهش می گم این یه تصمیم خیلی مهمه. یه چیزی هست که آدم متوجه نمی شه اما خب حتما باید موها رو از ته زد و نشست تو خونه. اثر داره. واسه داداش که اثر داشت.
۹۵/۰۴/۲۶