سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

از اول که بنویسم می شه گفت توطئه این روباه مکار و گربه نره همه علیه سنگ و سبویی ها بوده و هست.

همسر خواهر اولی هنوز بعد از سه روز نتوانسته به خانه اش برگردد چون نه ماشینی هست و نه مترویی و نه اتوبوسی. و به عنوان خبرنگار میدانی گزارش های شهر جنگ زده را به سایر اعضا می رساند.

روز اول آشوب ها نوک سیاه سرویس مدرسه نداشت و ششمی مامور شده بود که او را از مسیر چهار راه سرباز تا خانه پیاده وار بیاورد و بماند که با چه زجری خودش را به نوک سیاه رسانده است این موجود نحیف خانه ما.

همسر پنجمی در مسیر برگشت به خانه در حالی که از کنار پمپ بنزین آتش گرفته می گذشت گاز اشک آوری را نوش جان کرد.

+یادم رفت این بنویسم که مادر نوک سیاه به علت نداشتن وسایل ارتباطی و خبری امروز اشتباها نوک سیاه را باز به مدرسه تعطیل شده می برد. :)

 

۱ نظر ۲۷ آبان ۹۸ ، ۱۹:۵۴
چهارمی