جواب نامه بعد از 16 سال!
جایی در خانه وجود دارد مشهور به "سر حموم". انباری نسبتاً پهنی با ارتفاع یک متر از سقف حمام. موقع عبور و مرور باید حتماً قبلش یک دوره راه رفتن با دو زانو تمرین کرده باشی. "سر حموم" یک مجموعه ی کامل از فعالیت های مجردی بچه های خانه است. کتاب های مدرسه، کتاب های دانشگاه(که از خطر پرت شدن بیرون در امان مانده اند)، مجله های اوایل انقلاب پدر، کتاب های قدیمی و موش خورده و... به جز کتاب ها، صنایع دستی ما دخترهای خانه، بعضی گوشه های "سرحموم" دیده می شود. عمده محصول باقی مانده از دسترنج برادرها چیزی جز وسایل خراب شده نیست. دو کامپیوتر طرد شده ای هم وجود دارد که با تنی خسته و رنجور گوشه ای از "سر حموم" روزگار می گذارنند.
چند وقت پیش رفتم سراغ کارتن های خودم. هر عضوی از خانواده در مسیر رسیدن به کارتن هایش جمله های مختلفی را می بیند که بیشتر آن ها اخطار به ششمی است.(عامل اصلی در تخریب وسایل "سر حموم" ) جمله هایی مثل:
" از این کارتن ها رد نشو و کاری به کارتن های دیگران نداشته باش! سرباز!" و "روی کارتن بقیه نشین!" و علامت های خطر.
در کارتن شخصی، نامه ای پیدا شد از اوایل نوجوانی.