سنگ و سبو

سنگ و سبو

این جا صرفاً
ثبت خاطرات
خانواده
شخصی
و
.
.
.

...
...
نویسنده

شاخدار(3)

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۰ ق.ظ
این پست هیچ ربطی به شاخدارها نداشت. ولی سوژه سازی و فرارشان به خانه ی همسایه علت این پست شد. البته بهتر بود کمی در مورد نوادگان(1) می نوشتم شاید تاثیری در احیای گونه ی در حال انقراض "یادش بخیر ما قدیما که نوه ی خانه ی پدربزرگ بودیم، آدم بودیم" داشت. /:


۹۵/۰۶/۱۲
چهارمی

نظرات  (۲)

۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۶ طاهره ایرانی
سلام .
الان ربط این نوادگان به شاخدارها چیه؟
اونا باعث فرارشون شدن؟
پاسخ:
سلام (:
 یکی همین که شما نوشتین.
و دیگری: شاخدارها و نوادگان دو گروه سلب آسایش در خانه هستند.
هر کدام به طریقی. (:
۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۸ طلبه مجاهد فی سبیل الله:)))
خب این ها خیلی هم شبیه نیستن ... تویه همون شباهت ها هم تفاوت هست 
یکیش اینکه هر وقت اراده کنید میتونید شاخ دارها رو پاک کنید از زندگیتون ولی میدونی که این نوادگان جزیی از زندگی تون هستن :)))
منم هنوز زنده ام ...گفتم بی خبر نباشین 
پاسخ:
بسیار صحیح می باشد(((: دیروز که فرار کردن جریمه شدن و حبس شدن توی اتاق. بدبختا صداشون هم خفه شد. نه جیغی نه گریه ای نه دیوانه بازی. (((:
از آنجایی که ما آدم های بسیار انعطاف پذیری هستیم و زندگی در شرایط سخت را می توانیم تحمل کنیم وجود این نوادگان را پذیرفته ایم. (((:


+پس هنوز محو نشدی!
تو می تونی.
با وجود تو افق های روشنی در برابر خودم می بینم. ((((((:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی